هفته گذشته رئیس کل بانک مرکزی در پاسخ به مدل مدیریت ارزی کشور از واژه نرخ خزنده استفاده کرد. اما این مدل چیست و اثر آن بر مدیریت نرخ ارز در بازار چگونه خواهد بود؟ نرخ ارز در واقعا امروزه به میزان و معیار سنجش کارآمدی و ناکارآمدی دولتهای مختلف، از جانب مردم بدل شده است. همین امر سیاستگذاری در حوزه بازار ارز را برای بانک مرکزی و ایجاد یک نظام واحد ارزی بیش از پیش دشوار نموده است.
نگاهی به شوکهای ارزی در دولتهای مختلف
جهش ارزی تقریبا به یک روال متداول و تکراری در دولتهای مختلف بدل شده است. بعد از انقلاب تا به امروز ما در سالهای 1374، 1390، 1397 شاهد جهشهای نامتعارف ارزی بودیم. همچنین اگر بخواهیم به عملکرد دولتهای مختلف نگاه کنیم در دولت مرحوم هاشمی نرخ ارز 3.9 برابر، در دولت خاتمی 1.8 برابر، در دولت احمدینژاد 3.9 برابر و در دولت حسن روحانی نرخ ارز بیش از 9 برابر افزایش پیدا کرده است. در این بین عملکرد ضعیف دولت حسن روحانی در مقایسه با سایر دولتهای پس از انقلاب کاملا مشهود بوده و اثرات کماکان دامنگیر اقتصاد ایران است. در واقع در دولت دوازدهم بود که برای اولین بار نرخ رشد نقدینگی یا همان چاپ پول به بیش از 40% رسیده و رکورد تمام ادوار پس از انقلاب اسلامی شکسته شد.
بررسی ثبات ارزی در دولت فعلی
در دوران کرونا دولت دوازدهم به دلیل کسری بودجه سنگین خود مجبور به چاپ پول و ایجاد بدهی سنگینی شد که دولت فعلی کماکان در حال بازپرداخت آن بدهیهاست. در دولت فعلی نرخ رشد نقدینگی از ارقام 40% به 27% رسیده که این اقدامات در خور تقدیر است. اما نباید فراموش کرد جهش ارزی پاییز 1401 بدون شک نمیتواند بدون بررسی مینهایی که از دولت قبل به جامانده بود تحلیل شود. هر چند میتوان انتقاداتی به عملکرد مدیریتی وقت بانک مرکزی وارد دانست، اما حجم بالای نقدینگی به جامانده از قبل در این دولت تاثیر غالب را داشته است. در حال حاضر با وجود ثبات بدهی دولت و کاهش رشدهای نقدینگی در کنار مدیریت بهینه بازار ارز توسط بانک مرکزی میتوان این امید را داشت که اقتصاد ایران در مسیر ثبات ارزی قرار دارد. ادعایی که عموم اقتصاددانان نیز آن را تایید میکنند.
دوگانه باطل آزادسازی و قیمت گذاری
متاسفانه در دولتهای گذشته ما شاهد انگارههایی غلط درباره مدیریت بازار ارز بودیم که عموما در دوگانههایی نظیر آزاد سازی یا قیمتگذاری قرار میگرفت. همین امر اقتصاد ایران را در مسیر بیثباتی قرار داد. چرا که فعالین اقتصادی تنها در زمان ثبات و پیشبینی پذیری اقتصاد اقدام به سرمایهگذاری خواهند کرد. دوگانه آزادسازی و قیمتگذاری در واقع در مقابل این مهم قرار دارد. در واقع در شرایط قیمتگذاری دستوری نرخ ارز، شاهد ایجاد بسترهای فساد و عدم دسترسی آحاد فعالین اقتصادی به ارز با نرخ مصوب هستیم. همچنین در حالت نرخ ارز با نرخ آزاد شاهد نوسانات غیر قابل پیش بینی هستیم که انگیزههای سرمایهگذاری در اقتصاد ایران را به شدت تحت شعاع قرار میدهد.
نرخ ارز خزنده راهگشای اقتصاد ایران
رئیس کل بانک مرکزی در هفته گذشته نرخ ارز خزنده را به عنوان الگوی مدیریت بهینه ارزی کشور معرفی کرد. در واقع از منظر ایشان این مدل سومی است که میتواند دوگانههای باطل قبلی راشکسته و بتواند ثبات و پیشبینی پذیری را به اقتصاد ایران بازگرداند. در این مدل بانک مرکزی اقدام به تعیین هیچ نرخی نکرده و در عین حال نرخ ارز را نیز به بازار آزاد یله و رها نیز نسپرده است. در این مدل بانک مرکزی اقدام به نرخ سازی میکند که تفاوتهای عمیقی با نرخ گذاری دستوری دارد. بانک مرکزی در ابتدای جهش ارزی برای اجرای این مدل مدیریت بازار ارز، اقدام به تاسیس مرکز مبادله ارز نمود. در این مرکز تمامی صادرکنندگان و واردکنندگان ارز خود را در بازار تحت نظارت بانک مرکزی معامله خواهند کرد. در بازار مبادله ارز بانک مرکزی نظارت موثری را میتواند بر بازار ارز اعمال کرده و از جهشها و نوسانات ارزی جلوگیری نماید. در این مدل، بانک مرکزی هر زمان که با مازاد عرضه در بازار ارز مواجه شود، اقدام خرید ارز نموده، و هر زمان که شاهد مازاد تقاضا باشیم اقدام به فروش ارز در بازار خواهد کرد. این مدل در حال حاضر با حمایت قاطع بازرگانان و تجار کشور مواجه است و همین حمایت میتواند تضمینی برای ثبات فعلی بازار در آینده باشد.
جمعبندی
هر چند دولت فعلی نیز یک جهش ارزی را تجربه کرد اما بیش از هر چیز باید به سیاستهای بلندمدت دولت نظر کرد. در حال حاضر دولت اقدامات موثری برای افزایش عرضه ارز، از طریق گسترش تجارت و کنترل تقاضای مصرفی از طریق نظارت بانک مرکزی و مدیریت نوسانات در بازار مبادله ارز انجام داده که امیدها را برای باز شدن گره چندین ساله مدیریت بازار ارز و به وجود آمدن ثبات اقتصادی ایجاد نموده است.
ارسال نظرات